بهش گفتم کم کم دارم به تناسخ اعتقاد پیدا می کنم احتمالا ما بازم به دنیا میاییم تو یه سرزمین دیگه هیچی نگفت، فقط داشت گوش می کرد گفتم این طوری بهتره، حداقل مرگ رنج کمتری داره. سکوت کرد و لبخند تلخی زد. نمی تونم تصور کنم چطور بعد مرگ ممکن از همه ی عزیزانمون برای همیشه، همیشه ی همیشه جدا بشیم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

. شناخته عشق B4-1 قالب گراف چشم شيشه اي احساس خوب سریال های ترکی جدید گروه ساختمانی سیمرغ سیگما کامپیوتر نیوزباز